از اول همین بوده اند و تا آخر هم همین طور باقی میمانند
دراینجا قصد دارم بپردارم به طرز تفکر گروهی موسوم به سبزها .در بعضی از صحبتها میبینیم که در نقل سبزها گفته میشود ,آنها نماز شب خوان هستند مومن هستند یا آنهایی که به آقای موسوی رای دادند انها منافق نیستند و آنها افرادی ,معتقد به جمهوری اسلامی,ولایت فقیه و حکومت دینی هستند .اما میخوام اینجا از زبان خودم و برخوردی که با این افراد داشته ام را بازگو کنم چون شاید بتوان گفت عمری با این افراد زندگی کرده ام.
سبزها چندین نوع هستند. عده ای هستند بی دین و مخالف حاکمیت اسلام که کلا با حکومت دین و آخوندها مخالف هستند که این افراد معاندین سخت نظام هستند که از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به نظام چشم پوشی نمیکنند.
عده ای دیگر همان افرادی هستند که گفتیم که معتقد به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه هستند.که البته خودشان اینطور ادعا میکنند.که در این مساله شناخت عرصه دشوار میشود.اما ما میدانیم که آنها نیز دروغ میگویند. اینها افرادی هستند که اگر در تلوزیون آخوند و یا تصویری از امام و رهبری را میبینند سریع فشارشان بالا رفته و و بلافاصله کهیر هایی بر روی صورتشان ایجاد و زبانشان شروع به حرکت میکند و انواع و اقسام سخنان را به زبان میاورند و سریع کانال را عوض میکنند.اینها همان هایی هستند که گفته میشود با ولایت مشکلی ندارند اما بهتر است کمی با آنها بود تا به کنه مساله پی برد. و مساله اینطور میشود که آنها شخص ولی فیقه را قبول ندارند.آنها کلیت را قبول دارند اما وقتی به مصداق میرسیم با آنها دچار مشکل میشویم. ولی فقیه چه امام باشد چه امام خامنه ای باشد و یا هر شخص دیگری حتی اگر آن شخص منتظری باشد مطمئن باشید که آنها با او نیز به مشکل بر میخورند.
در این مسایل که گفته میشود آن 13 میلونی که به آقای موسوی رای داده اند همگی در ظرف نظام هستند را من قبول ندارم.به نظر من تمام آن 13 ملیونی که به آقای موسوی رای دادند همگی افرادی هستند که با کلماتی همچون: ولایت فقیه, آخوند, بسیج ,سپاه.مملکت امام زمان(عج),حزب الله و ....... مشکلی اساسی و گویی تنفر کامل دارند.
عده ای هم هستند که شاید بتوان به آنها گفت دین دار سکولار . همان هایی که نماز میخوانند و بر جمهوری اسلامی نفرین میفرستند .همانهایی که میگویند انشاالله امام حسین از کمرتون بزنه انشاالله امام رضا ریشه ی شما رو بکنه.مثل داستانی که یکی از دوستان تعریف میکرد که به مطب دکتری رفته بود و دکتر پشت میز در حال خواندن قرآن دیده بود و بعد از دیدار و صحبت یکی مریضان از ترافیک بحث میکند و خانم دیکتر شروع میکند به گفتن حر فهایی از نظیر آنچه گفتم و اینکه چیکار کردن که ترافیک شده .
در رابطه با این جماعتی که از آنها صحبت کردیم آنچه که در تلوزیون و رسانه ملی به آن ادعا میشود این است که بعضی از آنها افرادی هستند که روزی در در این طرف بوده اند و امروز به اردوگاه دشمن رفته اند.اما بنده شخصا تا به امروز کسی را ندیده ام که اینطور باشد .من از روزی که چشم باز کرده ام کسی را ندیده ام که تا دیروز گفته باشد جانم فدای رهبر و امروز بگوید من اصلا ولایت فقیه را قبول ندارم به نظر من این ها کسانی هستند که از همان اول هم اعقادی همچین نداشته اند .مثل همین خارج نشینان و همکاران شبکه های فارسی زبان و همکاران گذشته دولت اقای خاتمی که گویی دلشان خیلی برای کشور تنگ شده و شب ها خواب براندازی نظام را میبینند.آیا این افراد در همین 4 ساله به اردوگاه دشمن رفته اند و قبلا با ما بوده اند ,مسلما نه.باید مطمئن باشیم که افکار آنها 10 سال پیش هم همینطوربوده و هیچ تغییری نکرده است و این آقایان همان هایی هستند که که همان موقع هم همان تفکرات الان را داشته اند.در مورد اقای موسوی هم همینطور است به نظر من ایشون هیچ تغییری نسبت به گذشته خودشون نکردن و قبلا که قدرت دست خود ودوستانشون بود با کسی مشکلی نداشتند ولی چون حالا فردی به نام محمود دست ها را کوتاه کرده باید برای نفسهای اخر تلاشی بکنند و چهره پنهان خود را آشکار سازند.
و در رابطه با افرادی که در رسانه ملی که گفته میشود بعد از این جریانات توبه کرده اند ,در این رابطه هم من نظر دیگری دارم.چرا شاید بعضی ها باشند که از رای دادن خود به اقای موسوی پشیمان باشند و بعد از این جریانات این فر د را فردی اشوب طلب ,متوهم و بگویند که ... خوردیم بهت رای دادیم. اما من فکر نمیکنم که اینها افرادی باشند که از ما بوده اند بعد به اصطلاح فریب اقای موسوی را خورده باشند و به سپاه دشمن رفته باشند و الان توبه کرده باشند و حالا به آغوش ولایت بازگشت باشند وبعد از تویه بیایند و عکس رهبری را در دست بگیرند و فریاد بندد حزب فقط حز ب الله و ..... من اینطور فکر نمیکنم و همانطور که گفتم تمام کسانی که به اقای موسوی رای دادند با آن واژه هایی که گفتم مشکل دارند و خواهند داشت.آنها کسانی هستند که در همان سپاه باقی خواهند ماند و فقط اهل به خیابان ریختن و آشوب کردن نیستند.همانند کسانی که در فجایع روز عاشورای حسین وقتی حرمت شکنی را دیدند .باز هم حرف خودشان را زدند و با سکوتشان وسخنانی که در محافل خصوصی زده میشد مهر تاییدی بر آن اقدامات زدند , یعنی همان هایی که وقتی فجایع را دیدند به جای محزون شدن و محکوم کردن این حوادث شروع کردند به گفتن این که با ماشین مردم رو کشتید .مردم رو زدید خدا لعنتتون کنه. و به عبارتی خود را در فجایع سهیم کردند همانند شتر ناقه که توسط یک نفر پی شد, ولی همه دچار عذاب شدند چون همه به آن کار رضایت داشتند و به این خاطر همگی دچار عذاب الهی شدند.
اما مساله اینجاست این افرادی که ذکر کردیم با هم فرقی ندارند و طرز فکر همگی با هم مشابه و یکسان است و کلا افرادی هستند که همگی با دین مشکل دارند البته با دینی که آنها در اختیار دین باشند نه دین در اختیار آنها
اینها افرادی هستند که از اول همینطور بوده اند و و تا اخر هم همینطور خواهند بود .از اول همین بوده اند و تا آخر هم همین طور باقی میمانند. البته ما هم تا آخرین نفس با منافقین مبارزه خواهیم کرد
یا مهدی مددی
ارسال شده توسط پیمان صادق در ساعت 11:7 صبح | نظرات شما ()