سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حزب اللهی اسیر
چند وقتیه دیگه دستمون به کیبورد نمیره تا دوباره شروع کنیم به نوشتن,شایدم منتظریم دوباره یه اتفاقی بیافته, یه نفر یه بیانیه ای صادر کنه,مقدساتی زیر سوال بره , حماسه ای برپا بشه یا اتفاقاتی از این دست رخ بده که شروع کنیم به نوشتن, البته یه خورده هم سرمون شلوغ شده و دیگه وقت نوشتن نداریم.مطالب زیادی رو هم نوشتم که بزارم ولی واقعا نه حسشو داریم نه وقتش رو . وبلاگ نویسی رو ول نمیکنم چون اینجا هم یه جور جبهه و میدان جنگ هستش.خوب ما هم دیگه یه نویسنده ایم , حتما که نباید کتاب یا روزنامه نوشت تا اسم نویسنده یا ژورنالیست رومون بزارن , اصلا ما هم یک رجل سیاسی ,  اصلا کی به کیه , ولی فرق وبلاگ نویسی با کتاب یا روزنامه نوشتن اینه که توش پول نیست, حتی کیک و ساندیس هم نمیدن ,بلکه یه چیزی هم مثل پول نت باید از جیبت بزاری.البته حالا مشکل خواننده هم داری که وبلاگت و ببینن یا نبینن لینکت بکنن و البته .......
انشاالله امسال باید همت و کارمون رو مضاعف کنیم. ما هم شروع کردیم.این مطالب رو هم اینجا نوشتم که در سال جدید یه مطلب نوشته باشیم و گرد و خاک وبلاگ رو بگیریم و یه جرقه برای شروع زده باشیم .راستی وبلاگ موشک انداز بهمن عزیزی مسدود شده + حالا ما که تو وبلاگش چیزی ندیده بودیم ولی فکر میکنم به خاطر مطلب طنزش که آخرین مطلبش بود مسدودش کردن .وبلاگ بعضیا یه هفته ای از فیلتر در میاد ولی بعضیا که پارتی ندارن اینجوری باید علاف بشن. فقط همین
موضوع مطلب :
ارسال شده توسط پیمان صادق در ساعت 2:59 صبح | نظرات شما ()

از اول همین بوده اند و تا آخر هم همین طور باقی میمانند

دراینجا قصد  دارم بپردارم به طرز تفکر گروهی موسوم به سبزها .در بعضی از صحبتها میبینیم که در نقل سبزها گفته میشود ,آنها نماز شب خوان هستند مومن هستند یا آنهایی که به آقای موسوی رای دادند انها منافق نیستند و آنها افرادی ,معتقد به جمهوری اسلامی,ولایت فقیه و حکومت دینی هستند .اما میخوام اینجا از زبان خودم و برخوردی که با این افراد داشته ام را بازگو کنم چون شاید بتوان گفت عمری با این افراد زندگی کرده ام.
سبزها چندین نوع هستند. عده ای هستند بی دین و مخالف حاکمیت اسلام که کلا با حکومت دین  و آخوندها مخالف هستند  که این افراد معاندین سخت نظام هستند  که از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به نظام چشم پوشی نمیکنند.

عده ای دیگر  همان افرادی هستند که گفتیم که معتقد به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه هستند.که البته خودشان اینطور ادعا میکنند.که در این مساله شناخت عرصه دشوار میشود.اما ما میدانیم که آنها نیز دروغ میگویند. اینها افرادی هستند که اگر در تلوزیون آخوند و یا تصویری از امام و رهبری را میبینند سریع فشارشان بالا رفته و و بلافاصله  کهیر هایی بر روی صورتشان ایجاد و زبانشان شروع به حرکت میکند و انواع و اقسام سخنان را به زبان میاورند و سریع کانال را عوض میکنند.اینها همان هایی هستند که گفته میشود با ولایت مشکلی ندارند اما بهتر است کمی با آنها بود تا به کنه مساله پی برد. و مساله اینطور میشود که آنها شخص ولی فیقه را قبول ندارند.آنها کلیت را قبول دارند اما وقتی به مصداق میرسیم با آنها دچار مشکل میشویم. ولی فقیه چه امام  باشد چه امام خامنه ای باشد و  یا هر شخص دیگری  حتی اگر آن شخص منتظری باشد مطمئن باشید که آنها با او نیز به مشکل بر میخورند.
در این مسایل که گفته میشود آن 13 میلونی که به آقای موسوی رای داده اند همگی در ظرف نظام هستند را من قبول ندارم.به نظر من تمام آن 13 ملیونی که به آقای موسوی رای دادند همگی افرادی هستند که با کلماتی همچون: ولایت فقیه, آخوند, بسیج ,سپاه.مملکت امام زمان(عج),حزب الله و ....... مشکلی اساسی و گویی تنفر کامل دارند.
عده ای هم هستند که شاید بتوان به آنها گفت دین دار سکولار . همان هایی که نماز میخوانند و بر جمهوری اسلامی نفرین میفرستند .همانهایی که میگویند انشاالله امام حسین از کمرتون بزنه انشاالله امام رضا ریشه ی شما رو بکنه.مثل داستانی که یکی از دوستان تعریف میکرد که به مطب دکتری رفته بود و دکتر پشت میز در حال خواندن قرآن دیده بود و بعد از دیدار و صحبت  یکی مریضان از ترافیک بحث میکند و خانم دیکتر شروع میکند به گفتن حر فهایی از نظیر آنچه گفتم و اینکه چیکار کردن که ترافیک شده .
در رابطه با این جماعتی که از آنها صحبت کردیم آنچه که در تلوزیون و رسانه ملی به آن ادعا میشود این است که بعضی از آنها افرادی هستند که روزی در در این طرف بوده اند و امروز به اردوگاه دشمن رفته اند.اما بنده شخصا تا به امروز کسی را ندیده ام که اینطور باشد .من از روزی که چشم باز کرده ام کسی را ندیده ام که تا دیروز گفته باشد جانم فدای رهبر و امروز بگوید من اصلا ولایت فقیه را قبول ندارم به نظر من این ها کسانی هستند که از همان اول هم اعقادی همچین نداشته اند .مثل همین خارج نشینان و همکاران شبکه های فارسی زبان و همکاران گذشته دولت اقای خاتمی که گویی دلشان خیلی برای کشور تنگ شده و شب ها خواب براندازی نظام را میبینند.آیا این افراد در همین 4 ساله به اردوگاه دشمن رفته اند و قبلا با ما بوده اند ,مسلما نه.باید مطمئن باشیم که افکار آنها 10 سال پیش  هم همینطوربوده و هیچ تغییری نکرده است و این آقایان همان هایی هستند که که همان موقع هم  همان تفکرات الان را داشته اند.در مورد اقای موسوی هم همینطور است به نظر من ایشون هیچ تغییری نسبت به گذشته خودشون نکردن و قبلا که قدرت دست خود ودوستانشون  بود با کسی مشکلی نداشتند ولی چون حالا فردی به نام محمود دست ها را کوتاه کرده باید برای نفسهای اخر تلاشی بکنند و چهره پنهان خود را آشکار سازند.

از همون اول هم عقایدشون مثل الان بوده
و در رابطه با افرادی که در رسانه ملی که گفته میشود بعد از این جریانات توبه کرده اند ,در این رابطه هم من نظر دیگری دارم.چرا شاید بعضی ها باشند که از رای دادن خود به اقای موسوی پشیمان باشند و بعد از این جریانات این فر د را فردی  اشوب طلب ,متوهم  و بگویند که  ... خوردیم بهت رای دادیم. اما من فکر نمیکنم که اینها افرادی باشند که از ما بوده اند بعد به اصطلاح فریب اقای موسوی را خورده باشند و به سپاه دشمن رفته باشند و الان توبه کرده باشند و حالا به آغوش ولایت بازگشت باشند وبعد از تویه بیایند و عکس رهبری را در دست بگیرند و فریاد بندد حزب فقط حز ب الله و ..... من اینطور فکر نمیکنم و همانطور که گفتم تمام کسانی که به اقای موسوی رای دادند با آن واژه هایی که گفتم مشکل دارند و خواهند داشت.آنها کسانی هستند که در همان سپاه باقی خواهند ماند و فقط اهل به خیابان ریختن و آشوب کردن نیستند.همانند کسانی که در فجایع روز عاشورای حسین وقتی حرمت شکنی را دیدند .باز هم حرف خودشان را زدند و با سکوتشان وسخنانی که در محافل خصوصی زده میشد مهر تاییدی بر آن اقدامات زدند , یعنی همان هایی که وقتی فجایع را دیدند به جای محزون شدن و محکوم کردن  این حوادث شروع کردند به گفتن این که با ماشین مردم رو کشتید .مردم رو زدید خدا لعنتتون کنه. و به عبارتی خود را در فجایع سهیم کردند همانند شتر ناقه که توسط یک نفر پی شد, ولی همه دچار عذاب شدند چون همه به آن کار رضایت داشتند و به این خاطر همگی دچار عذاب  الهی شدند.
اما مساله اینجاست  این افرادی که ذکر کردیم با هم فرقی ندارند و طرز فکر همگی با هم مشابه و یکسان است و کلا افرادی هستند که همگی با دین مشکل دارند البته با دینی که آنها در اختیار دین باشند نه دین در اختیار آنها

اینها افرادی هستند که از اول همینطور بوده اند و و تا اخر هم  همینطور خواهند بود .از اول همین بوده اند و تا آخر هم همین طور باقی میمانند.  البته ما هم تا آخرین نفس با منافقین مبارزه خواهیم کرد

 

یا مهدی مددی


موضوع مطلب :
ارسال شده توسط پیمان صادق در ساعت 11:7 صبح | نظرات شما ()

آزمونهای دیگری در راه است

 

حماسه 9 دی شکل گرفت  و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند روزی است که در تاریخ ماندگار خواهد شد.اما 9 دی چرا باید شکل میگرفت ؟ و حرمت عاشورا چرا باید شکسته میشد که این حماسه شکل گیرد؟ و چرا ما باید دست رو دست بگذاریم  تا این مصیبتها و اتفاقات شکل بگیرد.از طرفی باید به شجاعت فتنه گران آفرین گفت که با وجود علم بر دستگیر شدن و شناسایی شدن و احتمال از خشم مردم و عزاداران حسینی  و عواقب این کار باز هم برای آرمان خود پیش قدم شدند و به خیابانها آمدند  و هرکاری که خواستند انجام دادند و باید به خاطر این شجاعت به آنها آفرین گفت.
اما در طرف مقابل امت حزب الله قرار دارد که گویا منتظر است تا گروهی اهانت کنند  تا بعد از اعلام راهپیمایی در آن شرکت کنند  و اتفاقات روی داده را محکوم کند . امام (ره) میفرمودند که : اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و فرصت دادیم به این قشرهای فاسد  اگر ما از اول به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبه های دار را در میدان های بزرگ بر پا کرده بودیم و مفسیدن و فاسدین را درو کرده بودیم، این همه زحمت ها پیش نمی آمد ...((صحیفه نور ج 8 ص 251)) .
اما ما نشسته ایم تا طرف مقابل بکوبد تا بعد ما در راهپیمایی ها محکوم کنیم. یک روز قبل از 9 دی یکی از دوستان را دیدم و به او گفتم که بیا فردا با هم در راهپیمایی شرکت کنیم  که در روز 9 دی مشغله ای پیدا کرد و گفت حالا در را پیمایی بعدی  شرکت میکنیم .آیا باید منتظر اتفاقات بعدی بمانیم . واقعا منتظریم که اتفاقاتی و حرمتی شکسته شود تا دوباره دست به راهپیمایی بزنیم

ازمون ولایت پذیری 
 
نمونه این مساله را در قم مشاهده کردیم که در روز فوت  آیت الله متظری فتنه گران به قم آمدند . گویا قمیان هم در خانه های خود مانده بودند و صحنه را برای حضور آنان خالی کرده بودند و یا شاید هم تصمیم گرفته بودند که به خیابانها نیایند تا مراسم منتظری پرجمعیت نشود . و بعد از شکستن حرمت شهر مقدس و آلوده شدن آن فردای آن روز دست به راهپیمایی زدند  و گفتند که شهر مقدس قم جای منافقین نیست و تهدید کردند که اگر  فتنه گران بار دیگر به شهرشان بیایند با آنها مقابله خواهند کرد. ولی باید به قمیان گفت که  آیت الله منتظری یک بار میمیرد و فتنه گران شاید فقط یک بار به شهرتان بیایند و شما باید وقتی که در صحنه حضور میداشتید حضور نداشتید  که نه فقط قمیان بلکه همه ما و اللخصوص تهرانی ها  که این کارها هم باعت بیشتر متوهم شدن فتنه گران میشود , خوب وقتی که امویان در  فضای سایبر , نماز جمعه,13 ابان ,16 اذر  و .... به خیابانها میایند  و هم جنسان خود را میبینند بر توهم خودشان بر بیشمار بودن افزوده میشود
  و وقتی که ما سکوت را  اختیار میکنیم و در شهر صدای دیگری جز فتنه گران در شهر شنیده نمیشود آنها حق دارند که جز خود کس دیگری را نبینند , و اما باید سکوت را شکست. اما  ما کجای کار هستیم. و جواب اینجاست که ما فقط بلد هستیم محکوم کنیم و دست به راهپیمایی بزنیم وبه سران فتنه و دشمن مرگ بفرستیم و با شعارهایی همانند ((ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند )) و یا پلاکاردهایی با موضوع ((جانم فدای رهبر)) را به دست بگیریم و با انهاعکس بگیریم  .و یا ورامینی های کفن پوشی که به سمت تهران راه افتادند و  فقط به سمت بیت رهبری رفتند ,آیا این فقط یک حرکت نمادین نبود؟,
آیا این مشکل از طرف ما نیست که امروز دشمن سنگرهای خود را از لب مرز به داخل خیابانهای تهران کشانده است ؟ آیا زمان  عمل به شعارها نرسیده . آیا با حماسه 9 دی  حجت تمام نشد؟. آیا زمان مقابله و عمل به قانون نرسیده ؟  آیا زمان آن نرسیده که در هنگام حضور فتنه گران در همان لحظه مردم با فتنه گران مقابله کنند و راه را برای قدرت نمایی آنها ببندند ؟.آیا وقت آن نرسیده است که در این آزمون  های ولایت مداری , هم مردم و هم مسئولان, به جای شعار دادن و محکوم کردن دست به کار شوند و با قاطعیت با فتنه گران برخورد کنند.درود بر بسیجیان جان بر کف تهران که در همان روزهای آغازین فتنه در مقابل فته گران و دشمنان سینه سپر کردند و حتی افرادی هم در همین راه  جانشان را فدا کردند  زمانی در جنگ تحمیلی صد ها هزار نفر به رهبرشان  لبیک گفتند و فدا شدند ,آیا زمان آن نرسیده که سفت و سخت جلوی فتنه گران ایستاد و دست از شعار دادن ها کشید و شعار ها را به عمل تبدیل کنیم  و ما هم فدای رهبرمان شویم و در مقابل فتنه گران و سرانشان  بایستیم و مسئولین  قانون را جاری  و عدالت و وظیفه شان را اجرا  کنند؟
و اما با این برخورد هایی که ما تا کنون  با فتنه ها داشته ایم پس باید منتظر  فتنه ها  و مصیبتهای دیگری هم باشیم؟
 و باید دید در آینده و با آزمون های متعددی که پیش رویمان خواهد آمد  چگونه و با چه موضعی برخورد خواهیم کرد و آیا در آزمون ها سربلند خواهیم بود یا سرافکنده و یا اینکه سکوت خواهیم کرد و یا اینکه مقابله ؟
 
 
یا مهدی مددی

موضوع مطلب :
ارسال شده توسط پیمان صادق در ساعت 1:36 صبح | نظرات شما ()

هم اینها و هم آنها دروغ گفتند

 
در وقایع انتخابات اخیر شاهد بودیم .گروهی خود را پیرو خط امام معرفی کردند و خود را ادامه دهنده راه او دانستند.اما در عمل شیوه متفاوتی را مشاهده کردیم.مقابله با نظام , به اشوب کشیدن , تضاهرات بر علیه نظام , تشویق و دعوت به مقابله , دعوت به تجمع, توهین به ولایت فقیه , توهین به مقدسات.اما پیرو  خط امام بودن یعنی چه ؟در دهه چهارم انقلاب باید افراد را بر چه اساسی پیرو خط امام نامید.ما در دهه چهارم انقلاب پیروان خط امام را بر اساس پیروی از سیره او خواهیم شناخت نه باحرف . بعضی ها خود را نقلابی مینامند ., اما چه کسی انقلابی است .کسانی که انقلاب کردند؟ در روز های انقلاب  چند در صد از مردم جزو انقلابی ها بودند؟مثل این میماند که فردی در ایران مسلمان بودن خود را امتیاز بداند و با آن خود را از دیگران متمایز کند اما وقتی که همه مسلمان هستند مسلمان بودن امتیاز نسیت.

آنها خود را پیرو خط امام معرفی کردند چون خود را پیرو رهبر نمیدانستند.شاید آنفرد هنوز قبول نکرده که شخصی که تا دیروز رییس جمهور بوده و او نخست وزیرش ,امروز او رهبر و ولی امر مسلمین جهان و نائب حضرت بقیه الله  است.او اصرار دارد تا بگوید که پیرو خط امام است چون خود را پیرو خط رهبری نداند و از این حربه برای به مقابله برخواستن با رهبری بپردازد .در روزهای صدر اسلام مسلمانان هم همه با پیامبر بودند.پیامبر (ص) در روزهای پایان عمر خود در غدیر خم در میان هزاران یار خود, علی را به جانشینی تعیین فرمودند.اما پس فوت پیامبر (ص) اتفاقات دیگری افتاد.
پیامبر برای پیشگیری از انحراف مساله خلافت امیرالمومنین و برای جلوگیری از بروز اختلاف  ودودستگی تصمیم گرفتند سندی زنده پیرامون خلافت به یادگار بگذارند.از این جهت روزی سران صحابه برای عیادت به دیدار پیامبر امده بودند.پیامبرو به آنان فرمود کاغذ و دواتی برای من بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از مرگ من گمراه نشوید , در این لحظه یکی از حاظران سکوت مجلس را شکست و گفت : بیماری بر پیامبر غلبه کرده  قران پیش شماست  ان ما را کافی است.نظر ان فرد مورد گفنگو قرار گرفت , عده ای  گفتند دستور پیامبر باید اجرا شوند  ولی عده ای دیگر در حضور پیامبر  مخالفت و از آوردن قلم و دوات جلوگیری کردند و پیامبر از سخنان جسارت آمیز آنان ناراحت شد و از آنان خواست ک خانه او را هرچه سریع تر ترک کنند.آنها نخواستند با ادامه دهنده نبوت بیعتی داشته باشند.

امروز بعضی ها برای مقابله با نظام  اسلامی و رهبری فرزانه انقلاب  به شعارها و حرف های اسلامی روی آورده اند(فتنه ای بسیار بزرگ).برای دفاع از کاندیدای  خود نام حسین (ع) را همراه با اسم او آوردند  .رنگ مقدس را انتخاب کردند همانطور که بعد از انتخابات از طرفداران خود خواستند از اعیاد و ایام مذهبی نیز برای اعتراض استفاده کنند, بر بامها الله اکبر گفتند اما میدانیم کسانی که الله اکبر گفتند و این قبیل کار ها را کردند چه کسانی با چه عقایدی بودند.در جنگ صفین  نیز معاویه برای تفرقه و نفاق در میان سپاهیان علی گفت تا قرآن ها را بر سر نیزه ها کنند و یاران علی را به پیروی از قرآن و حکم قرار دادن ان فرا خوانند.  همانند خوارج که شعار میدادند  (لا حکم الا لله) این شعار بیانگر حق بود ولی امر باطلی را در نظر داشتند.

وهابیون هم ادعای مسلمانی دارند و فریاد مسلمانی و تفسیرهایشان همه جا پیچیده است اما...........

مخالفان نظام ایران با وجود در اقلیت قرار گرفتن به طور عجیبی با هم متحد و یکصدا شده اند, سپاه معاویه نیز بسیار با هم یکپارچه و متحد بودند که دلیل آن هم این بود که سپاهیان معاویه  سالیان دراز از مدینه و مراکز سیاسی و محل اجتماع  اصحاب رسول خدا دور بودند و برای خود سردار و رهبری جز معاویه نمیشناختند.
رهبر عزیز انقلاب که پرچمدار اسلام در جهان و مایه افتخار جوامع اسلامی و مستصعفان جهان است .او که تمام هم وغمش  ایران و عزت اسلام است , امروز مورد ظلم قرار گرفته.اما چه کسانی به مقابله با او برخواسته اند گرگهایی به مقابله با او برخواسته اند که مطمئنا او از این مخالفتها افتخار میکند .او مظلوم است همانند علی.که در اینجا نقل قول میکنم از فرزند شهید ماموستا شیخ الاسلام: پدرم علاقه و ارادت بسیاری به مقام معظم رهبری داشت و می‌گفت که دلم می‌خواهد بنشینیم و برای مظلومیت مقام معظم رهبری گریه کنم چون بعضی از دوستان قدیمی ایشان امروز در مقابل ایشان ایستاده‌اند.
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8806280963

بعد از فوت پیامبر زمانی که که خانه عایشه ماتم کده بود  و زمانی که خانواده او از فقدانش اشک میریختند  و زمانی که علی مشغول تغسیل و تجهیز پیامبر بود هنوز کار شستشوی بدن مبارک حضرت پایان نیافته بو که  بانگی به گوش رسید:بانگ الله اکبر.علی از  عباس میپرسد . معنی این تکبیر چیست؟ جواب میدهد انچه که نباید روی میداد روی داد.کمی نمیگذرد که بیرون حجره عایشه همهمه و فریاد به گوش میرسد ,فریاد هرلحظه نزدیک تر میشود: بیرون بیایید و گرنه همه تان را اتش میزنیم. دختر پیغمبر به در حجره میرود و فردی را میبیند که آتش در دست دارد.آن فرد میگوید علی و عباس و بنی هاشم باید به مسجد بیایند و با خلیفه پیغمبر بیعت کنند .فاطمه میگوید کدام خلیفه امام مسلمانان  هم اکنون در خانه بالای جسد پیغمبر نشسته است .هنوز بدن پیغمبر دفن نشده به مقابله با علی برخواستند واو را به جانشینی پیامبر نپذیرفتند.

 

 ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند

 

دشمنان علی خود را یار پیامبر می پنداشتند و میپندارند و خود ر ا پیرو سیره پیامبر مینامند اینها هم خود را پیرو خط امام میدانند و جانشینش را قبول ندارند   .در این وقایع طرفداران آن کاندیدای به اصطلاح پیرو خط امامی  به خیابانها ریختند, اشوب کردند , به مقابله سرسختانه پرداختند و حتی قصدجان سربازان نظام  را کردند و سعی کردند که نظام اسلامی را کنار زنند .نیروهای امنیتی به مقابله با آنها پرداختند.ولی آنها مقابله خود را تند تر و جدی تر کردند افرادی  در این بین کشته شدند .انها گفتند این دستور رهبر بوده که افرادی کشته شوند و او باعث این ماجرا هاست.اما در جنگ صفین در روز های سخت جنگ افراد مشهوری  کشته شدند که یکی از کشته شدگان لشگر علی عمار یاسر بود که از بزرگان اصحاب پیامبر نیز بود.قتل او سبب وهنی برای معاویه گردید. زیرا مشهور بود که حضرت رسول در باره عمار فرموده بودند: ((تقتلک الفئت الباغیت)).(ترا گروهی سرکش و ستم کار خواهند کشت). معاویه این را میدانست و  با زرنگی از نادانی و اطاعت کور کورانه لشگریان خود استفاده کرد و گفت ما او را نکشتیم بلکه آنرا انکسی کشت که او را به میدان  جنگ اورده بود  ولی امام علی پاسخ داد که پس حمزه را نیز پیامبر کشته چون او حمزه  را به میدان نبرد اورده بود
.آنها نیز امروز مردم را به اغتشاش دعوت کردند .به پاسگاه های نظامی حمله کردند برای تصرف پایگاها افراد کشته شدند  ولی رهبران آنها هیچ مسئولیتی قبول نکردند.آنها منتظر بودند افراد کشته شوند تا آنرا بر علیه نظام استفاده کنند. همان کسانی که امروز فهرست های خیالی کشته شدگان را ارائه میدهند چون موفق نشدند به اندازه کافی افراد را در دنیای واقعی بکشند. جالب است.افراد را تشویق به حمله به پایگاه های نظامی میکنند ودر درگیری اگر کشته شوند انرا به گردن نظام میاندازند.مغلطه تا کی.

آنها رهبر را نشانه گرفته بودند که میخواستند  نظامی تشکیل دهند بدون ولایت فقیه و یا رهبری بی توان  و کم اختیار.رهبر انقلاب این دهه را دهه عدالت نامیده اند اما گویا بعضی ها خواستار اجرای عدالت نیستند همانند کوفیان  که توان تحمل آن را نداشتند و علی را تنها گذاشتند و او را خانه نشین کردند ودر آخر نیز او را به شهادت رساندند اما علی دیگر تنها نخواهد ماند و فداییانش در کنار او که نه جلوتر از او  و نه عقب تر از او به راهشان ادامه خواهند داد و چه زیبا گفت رهبر انقلاب در نماز جمعه تاریخی که :ما راهمان را ادامه خواهیم داد و با قدرت هم ادامه خواهیم داد

 روزی محمد با  کفار میجنگید  ولی علی با مسلمانان امروز هم تاریخ تکرار  شده است.امام با حکومت طاغوت  و منافقین بد تر از کفار  میجنگید و اما امروز علی زمانه باید با افرادی که روزی در داخل نظام بودند مبارزه کند.(خوارج و منافقین)

 اما پیام این مطلب اینجاست که نه آنها پیرو پیامبر و سیره او بودند و نه اینها پیرو خط امام

 

 

یا مهدی مددی

 


موضوع مطلب :
ارسال شده توسط پیمان صادق در ساعت 1:27 صبح | نظرات شما ()

 آزمایش موفق

 

دانشمندی به نام پابلوف اهل روسیه آزمایشی روی سگ انجام داد به این صورت که چند روز متوالی زنگی را به صدا در آورد و هم زمان غذای سگ را به او می داد. بعد از چند روز دید وقتی که زنگ را به صدا در می آورد بدون آنکه جلوی سگ غذایی بگذارد بذاق دهانش ترشح می شود.

یکی از کسانی که برای سوء استفاده از این حقیقت خلقت اقدام کرد استالین بود. او نزد پابلوف رفت و به او گفت می خواهم به شیوه همین آزمایش مردم روسیه رو شرطی کنم به اینکه هر وقت نام خدا می آید احساس ناخوشایندی مثل ناراحتی یه آنها دست بدهد تا حتی از نام خدا هم بیزار شوند. پابلوف جواب داد آنها حیوان نیستند که روی آنها آزمایش کنی...

امروزه بی بی سی این آزمایش را روی بعضی ها با موفقیت آزمایش کرده است.ساعت 5 بعد از ظهر که زمان آغاز پخش برنامه های بی بی سی است قبل از  آغاز برنامه ها آب از دهان بعضی ها به راه میافتد و برای آغاز برنامه های آن  لحظه شماری میکنند.به نظر من بی بی سی این توانایی را برای  به سلطه در آوردن بعضی از افراد را دارد,اما شبکه صدای امریکا این توانایی را ندارد.اما بعضی از افراد و یا جریانها باعث شده اند که بعضی از بزاق ها برای این شبکه هم ترشح کند

 هدف از تاسیس این شبکه چیست؟امروزه این شبکه پایگاهی برای مخالفان ولایت,نظام ایران وحتی اسلام تبدیل شده است.این شبکه یک شبکه صرفا خبرگزاری نیست.تعداد کمی خبر را که مخالف پسند و حتی پیش پا افتاده  است را برای دفعات زیاد بازگو و بزرگ نمایی میکند.در روز های آغازین این شبکه حتی برخی موافقان نیز برنامه ها را تماشا میکردند ,اما با آشکار شدن ماهیت شبکه, مخاطبان آن نیز گروه خاصی شدند که هر روز دوست دارند این دسته از خبر ها را بشنوند و این طور شد که این شبکه به پایگاه خبر گزاری مخالفان تبدیل شد ,وحتی قرار بود این طور هم باشد

دوستی دارم که پدرش برنامه های نوبت شما را ضبط میکند  و  و دوباره آن ها را نگاه میکند . و با شنیدن صحبت های مخالفان  روحی تازه میگیرد. خیلی  از دشمنان نظام با شنیدن برنامه های بی بی سی این اتفاق برای ان ها نیز رخ میدهد
یکی از تحلیلها را گوش میکردم .تحلیلگر میگفت: مردم ,اقای رییس جمهور نفت و پولش را حرام کرده است وکشور را بدبخت وبیچاره و........,! آیا اگر رییس جمهور پول نفت را هدر داده باشد بی بی سی دلش به حال ملت ایران می سوزد و به مردم آگاهی میدهد وخواستار آن میشود که رییس جمهوری قویتر به روی کار اید تا کشور ایران پیشرفتش بیشتر  شود ,آیا این شبکه برای پسرفت کشور ایران  ناراحت  وبرای پیشرفت ایران ونظام اسلامی خوشحال میشود.چرا بعضی ها  نطق های این شبکه را بی هیچ تاملی میپذیرند.
خانومی را میدیدم که با دوستش در باره وقایع اخیر صحبت میکرد ومیگفت :به قول بی بی سی........! آیا این شبکه حق گو و یا غمخوار ملت ایران است که  ما از آن نقل قول کنیم. 

 کسانی  در قلبشان بیماری سیاسی دارند، این نوعی مرض است کسانی که مرض سیاسی قلب دارند، مرتب گوش به بی‌بی‌سی دارند و این مرضی است که باید معالجه شود.(ایت الله جوادی عاملی) http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8807040438
اما با کمی بصیرت  میتوان معیار تشخیص حق از باطل را به دست اورد
هدف این شبکه ها و خبر گزاری ها شکل دادن به  افکار مخاطبان است, اما آیا این شبکه موفق ویا قادر به شکل دادن به افکار مخالفان خود و یا موافقان وهواداران نظام ایران نیز میشود یا فقط تاثیرش بر مخالفان و تحریک وخبر رساندن به آنها میباشد

 گفتیم این شبکه شبکه ای مخالف نظام  است اما در انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم نماینده کاندیدایی در این شبکه حاظر و  به سوالات حاظرین جواب میداد,آیا کاندیداها ماهیت شبکه را نمیدانستند یا با هدف خاصی در آن شرکت کردند.

در انتخابات  و بعد از آن, شاهد حمایت این شبکه از بعضی از افراد بودیم ,هدف بی بی سی از این حمایتها چیست وچرا بعضی از افراد از سوی آنها حمایت  شدند و میشوند .بعضی از به اصطلاح دوستان چه کاری انجام داده اند که مخالفان ودشمنان ایران و اسلام از انها حمایت میکنند ؟

 هرگاه دیدید دشمنان از شما تعریف کردند معلوم می‌شود عیبی در کار است (صحیفه نور، ج 17، ص 250)

 

یا مهدی مددی


موضوع مطلب :
ارسال شده توسط پیمان صادق در ساعت 2:38 عصر | نظرات شما ()
   1   2      >